یکی از بارزترین نشانههای این مسئله را میتوان در همین بحران و اغتشاشات اخیری که در خرمشهر و آبادان رخ داد به عینه مشاهده کرد: منطقه خوزستان سال هاست که درگیر مسئله آب است، در ماهها و هفتههای اخیر به علت کاهش دبی خروجی رود کارون به خلیج فارس آبهای شور از سمت دریا وارد رود شدهاند و سبب افزایش EC آبهای شرب منطقه شدهاند. نهادهای دولتی و مردمی با تانکر مشغول تأمین آب شرب مردم منطقه هستند اگرچه شور شدن آب سبب از بین رفتن نخلستانهای مشرف بر انتهای کارون شده است. همزمان شایعهای پخش میشود که ایران در حال انتقال آب شرب از رود کرخه به کشور کویت است. مستند این شایعه نیز یک خبر روزنامهای مربوط به 15 سال پیش است. در این خبر آمده است که وزیر نیروی اسبق در دولت خاتمی گفت و گوهایی را با طرفهای کویتی مبنی بر انتقال آب شرب به کویت آغاز کرده است. از قضا آن وزیر نیرو این روزها نیز وزارت نیرو در دولت روحانی را بر عهده دارد. انتشار گسترده شایعه باعث عصبانیت مردم میشود. شماری از مردم به سمت یک لوله انتقال آب در نزدیکیهای خرمشهر هجوم میبرند و لوله را منفجر میکنند. بی خبر از اینکه مأموریت این لوله، تأمین آب شرب منطقه خرمشهر و آبادان با عنوان فاز یک طرح غدیر بوده است. پروژهای که فاز دوم آن در حال اجرا بوده و قرار بوده تا نیمه شهریور به بهره برداری برسد. از رده خارج شدن لوله فاز یک از مدار تأمین آب شرب سبب شور شدن بیشتر آب در منطقه شده و بر عصبانیت مردم میافزاید و باعث به خیابان آمدن آنها میشود. این تجمعات مورد سوء استفاده برخی فرقههای جدایی طلب در منطقه میشود و تیراندازیهای هوایی محدود میان نیروهای انتظامی و عاملین برخی از این گروهکها رد و بدل میشود. این تقابل به صورت گسترده و سریع در شبکههای اجتماعی و رسانههای اپوزسیون منتشر میشود و آنها با کشته سازی از ماجرا به دنبال تعمیق بحران هستند. در حالی که تنها یک مجروح از این مواجهه گزارش شده است، اما در این رسانهها تعداد کشتهها تا چند نفر نیز رسید.
در این میان اما نقش روابط عمومی وزارت نیرو برای کنترل بحران چه بود؟ «تقریباً هیچ!» دریغ از یک بیانیه یا ترتیب دادن یک مصاحبه یا گفت و گوی خبری با مقامهای وزارت نیرو برای تکذیب شایعه و جلوگیری از شیوع بحران!
همه این ماجرا آنگاه جالب میشود که بدانیم هنوز چندماه از انتصاب یک جوان به روابط عمومی وزارت نیرو نگذشته است. انتصابی که با همه انتصابهای قبلی مدیران در جمهوری اسلامی متفاوت بوده است. چندماه قبل به پیشنهاد محمد فاضلی مشاور وزیر نیرو برای پست مدیریت روابط عمومی وزارت نیرو فراخوانی صادر شد و افراد مختلف رزومههای خود را به این وزارتخانه فرستادند و در نهایت یک خانم با رزومه سرشار از مقالات علمی و پژوهشی و کرسی تدریس در دانشگاه آزاد توانست این پست را از دست وزیر نیرو تصاحب کند. این انتصاب با واکنشهای مثبت بسیاری در رسانهها و فضای مجازی روبهرو شد و همه از اینکه یک خانم جوان برای نخستین بار در جمهوری اسلامی از طریق فراخوان توانسته است پست مدیریتی در سطح ارشد در یک وزارتخانه را کسب کند، ابراز خوشحالی میکردند. با اینکه مقالات و مصاحبههای چندی از ایشان در تعریف و تمجید از دانش ارتباطات و مسئله روابط عمومی و جایگاه آن در دنیای جدید دیده میشود، اما این مدرس علوم ارتباطات نتوانست با عملکرد بموقع خود رسالت اصلی خود را در کنترل بحران ایفا کند و البته آن خوشحالان امروز در برابر این عملکرد ضعیف، سکوت پیشه کردهاند.
این ماجرا نیز نشان داد که مدیریت اجرایی اقتضائات خاص خود را دارد که فضای آن از فضای فعلی دانشگاه در ایران بسیار دور است و انتصاب دانش آموختگان دانشگاهی در پستهای مدیریتی کلان، خود میتواند مسئله ساز شود. یا باید رشتهها و فضای دانشگاهی ما برای قبول مسئولیت توسط دانش آموختگان دانشگاهی آماده سازی شود یا اینکه برای انتصاب مدیران در پستهای حساس، تجربه و عملکرد میدانی پیشینی مدیران ضریب بیشتری در گزینش آنها پیدا کند.
۱۹ تیر ۱۳۹۷ - ۱۲:۲۰
کد خبر: 609575
به عمل کار برآید / به سخندانی نیست. این مثل اگرچه یک مثل قدیمی است، اما میتوان کاربست آن را امروز در سیل مدیران و کارشناسانی که از دانشگاه در ایران دانش آموخته میشوند و مسئولیتهای حاکمیتی یا غیرحاکمیتی در حوزه اقتصاد و عمران و سیاست و... میگیرند، مشاهده کرد.
نظر شما